فرقههای منحرف زمان امام حسن عسکری علیه السلام
-
۱- غلات
_ باورها: غلات به گروههایی اطلاق میشد که در مورد امامان دچار غلو میشدند و آنان را به مقامی فراتر از مقام انسانی ارتقاء میدادند. این افراد گاه امامان را به عنوان مظاهر الوهیت یا حتی خود خدا میدانستند.
_ نمونهها: از جمله غالیان مشهور میتوان به فرقه نصیریه (علویان) و اسماعیلیه اشاره کرد.
_ واکنش امام عسکری: ایشان به شدت با این گروهها مخالفت کرده و تأکید میکردند که امامان انسانهای برگزیده خداوند هستند، اما مقام الوهیت ندارند.
-
۲- واقفیّه
_ باورها: واقفیّه فرقهای بود که پس از شهادت امام موسی کاظم علیهالسلام به وجود آمد. اعضای این فرقه معتقد بودند که آن حضرت آخرین امام است و پس از او امام دیگری وجود ندارد ( ۷ امامی ) و همچنین اعتقاد داشتند که ایشان به شهادت نرسیدهاند بلکه در غیبت به سر میبرند.
_ علت شکلگیری: برخی از واقفیّهها به دلیل منافع مالی از این اعتقاد حمایت میکردند؛ زیرا وجوهات و اموالی که برای امامان جمعآوری شده بود را نزد خود نگه داشته و از تحویل آن به امام بعدی خودداری کردند.
_ واکنش امام عسکری: ایشان این فرقه را مورد نکوهش قرار داده و نیز بر لزوم پیروی از امامان بعدی تأکید داشتند و واقعیت امامت خود و امامان پیشین را روشن میکردند.
-
۳- معتزله
_ باورها: معتزله بر اساس عقلگرایی و تأکید بر اختیار انسان شکل گرفت. آنها معتقد بودند که انسان در اعمال خود مختار است و خداوند هیچ دخالتی در افعال بشر ندارد. از دیدگاه آنان، عدالت الهی مستلزم آن است که خداوند به انسان اختیار کامل داده باشد.
_ واکنش امام عسکری: ایشان بر لزوم تعادل میان عقل و نقل تأکید میکردند و پیروان خود را از تکیه بیش از حد به عقلگرایی بدون توجه به تعالیم الهی بر حذر میداشتند.
-
۴- اشاعره
_ باورها: اشاعره در مقابل معتزله قرار داشت. این مکتب به جبرگرایی و تأکید بر قدرت مطلق خداوند در اعمال انسان معتقد بود و تاکید میکرد هر اتفاقی خواست و اراده خداوند است. اشاعره معتقد بودند که انسان در افعال خود مجبور است و خداوند اعمال او را از پیش تعیین کرده است.
_ واکنش امام عسکری: ایشان ضمن نقد دیدگاههای جبرگرایانه اشاعره، پیروان خود را به درک صحیح از رابطه میان اختیار انسان و قدرت خداوند هدایت میکردند. آن حضرت بر این باور بودند که انسانها در اعمال خود مختار هستند، اما این اختیار در چارچوب اراده الهی قرار دارد.
-
5- صوفیه
_ باورها: صوفیه یا تصوف به یک جریان عرفانی در اسلام اشاره دارد که به دنبال دستیابی به ارتباط مستقیم و باطنی با خداوند از طریق ریاضتها و تمرینات معنوی بود. صوفیان بر زهد، تقوا، و ریاضتهای شدید تأکید داشتند و برخی از آنان به جدایی از مسائل دنیوی و فاصلهگیری از زندگی عادی دعوت میکردند.
_ واکنش امام عسکری: ایشان ضمن احترام به زهد و تقوا، با برخی از انحرافات و تفکرات افراطی صوفیان که ممکن بود به ترک مسئولیتهای اجتماعی و دینی منجر شود، مخالفت داشتند و نیز بر لزوم تعادل میان زندگی دینی و دنیوی تأکید میکردند.
-
۶- زنادقه
_ باورها: زنادقه به گروههایی گفته میشد که به نوعی از الحاد و بیدینی گرایش داشته و به وجود خدا و پیامبران شک داشتند و گاه به تبلیغ ضد دینی میپرداختند. این گروهها سعی داشتند آموزههای دینی را با استفاده از فلسفههای مادیگرایانه و عقلانیگرایانه نقد کنند.
_ واکنش امام عسکری: ایشان به شدت با این گروهها مقابله میکردند و تلاش داشتند تا با تبیین صحیح و عقلانی آموزههای دینی، به دفاع از اسلام و ایمان در برابر این انحرافات بپردازند و با تکیه بر علم الهی و معجزات اهل بیت سعی در اثبات حقانیت دین اسلام داشتند.
-
۷_ قرامطه
_ باورها: قرامطه به نوعی از برابری اقتصادی و اجتماعی معتقد بودند و در برخی موارد به خشونت و قیام علیه حکومت عباسی دست میزدند. آنان همچنین به نوعی از اعتقادات انحرافی در مورد دین و شریعت پایبند بودند.
_ واکنش امام عسکری: آن حضرت به شدت با خشونت و انحرافات فکری قرامطه مخالف بودند. ایشان بر لزوم پیروی از اصول اسلام اصیل و شریعت تأکید داشتند.
جمعبندی
در دوران امام یازدهم شیعیان، جامعه اسلامی با ظهور فرقهها و جریانهای مختلف فکری و اعتقادی مواجه بود. ایشان با درایت و هدایت الهی، با این جریانها مقابله کرده و سعی در حفظ و گسترش تعالیم اصیل اهل بیت داشتند و همچنین بر اهمیت شناخت درست از دین و دوری از افراط و تفریط تأکید میکردند و با تربیت پیروان آگاه و فهیم، نقش مهمی در حفظ اسلام اصیل ایفا کردند.